327|اس ام اس خنده دار

‏شارژر به گوشیمه و گوشیم دستمه، مامانم میگه این سِرُمِتو یه لحظه قط کن بیا صبحونه بخوریم دوباره برگرد کما...

326|اس ام اس خنده دار

رفتم پیش روانشناس
گفتم بدبختم افسرده ام بیچارم،

 

 

 

گفت نصف پول ویزیت رو بهت برمیگردونم، خوشحال اومدم بیرون ️😂😜

325|اس ام اس خنده دار

مورد داشتیم یارو چک برده بانک، بانکیه گفته:چک. سیباست؟

طرف گفته نه،

پول گردوهاست!

میگن ریس بانک سوار دستگاه پول شمار شده رفته😂😂😂

324|اس ام اس خنده دار

اینجوری که همه چی داره گرون میشه 

به نظرم چاره ای ندارم جز اینکه برم پناهده شم به چوسان قدیم 

حداقلش اونجا جومونگ و نفراتش هوامو دارن 

تازه شانس بیارم پیش استاد موپالمو راز ساخت فولاد نشکن رو هم یاد میگیرم

323|اس ام اس خنده دار

با دونفر حرف میزدم گفتم من ۲سالگیمو یادمه

تهرانیه گفت من ۱سالگیم رو هم یادمه 

آبادانیه گفت یادش بخیر آبی بود...

گفتیم چی؟
گفت: مقنعه دکتری که به دنیام اورد😂😐😂

322|اس ام اس خنده دار

خیلی دلم میخواست یه بارم ک شده خواب باشم یکی بیاد یواشکی روی من لحاف بکشه، چراغ رو خاموش کنه و درو یواش ببنده!

.

.

متاسفانه این چیزا فقط تو فیلماست!!

واقعیت اینه که یکی میاد بخاری رو خاموش میکنه یکی دیگه لامپو روشن میکنه درو باز میذاره میره دو سه نفر میان بالا سرم دعوا می کنن...
.
.
تنها کسی ک یواشکی میاد اونیه ک میخواد شارژر رو ببره😂😐

321|اس ام اس خنده دار

حکیمی را پرسیدند:

چه موقع برای ازدواج مناسب است؟!

حکیم گفت:زمانی که شخص توانا بود

پرسیدند:توانا از نظر ثروت؟

جواب داد:نه چرا که ثروت را اعتباری نیست.

گفتند:توانا از نظر جسمی؟

گفت:نه چرا که جسم را بقا و اعتباری نیست.

گفتند:توانا از نظر عقلی؟

جواب داد:نه چرا که عقل زوال دارد و آن را اعتباری نیست.

پرسیدند:گریفتیمون؟

پاسخ داد:آری!😂

320|اس ام اس خنده دار

روی بسته های غذایی ، جای این که بنویسن :

** از این جا باز شود **

باید بنویسن :‌

** اگه تونستی از این جا باز کن ** !!!!

319|اس ام اس خنده دار

گاهی اوقات تمیز کردن یعنی :

چپاندن لوازم و اسباب در جایى که

کمتر تو دید باشه

***************************************

آهاى ، شمایی که تو خونه تکونی ، سنگ تموم میزاری

گاهی هم یه عنایتی به دلت داشته باش

زشته این همه کینه و زشتی رو ، یه جا نگه داشتی !!!!

318|اس ام اس خنده دار

حیف نون رفت حج.
وقتی از حج برگشت رفت سراغ بقالی محلشون.
به مغازه دار گفت دفترهای قرض رو در بیار.

 

 

صاحب مغازه خیلی خوشحال شد و با خودش گفت:
خیلی خوبه،اومده قرضشو ادا کنه و پولمو بهم بده.
وقتی دفتر رو در آورد،حیف نون به صاحب مغازه گفت اسم من رو توی دفتر پیدا کن.
صاحب مغازه گفت؛
بله! این هم اسم مبارک شماست

یارو گفت؛ آفرین!
حالا جلو اسمم یه حاجی اضاف کن!😂😂😂