166|اس ام اس خنده دار
ترسناکترین داستان کوتاه جهان
سه نفر بودیم , یه شارژر . .≧﹏≦
ترسناکترین داستان کوتاه جهان
سه نفر بودیم , یه شارژر . .≧﹏≦
یه باربا!بابام رفته بودم سرکارش بعدامدمنوبه همکاراش معرفی کنه نه گذاشت نه برداشت گفت:حواستون به این پدرسگ باشه غافل شید سوژه میسازه ازتون میگیر میزارکانالش
رم افزار نصب کردم میزان استفاده از گوشی رو نشون بده
همش روی 800_900 دقیقه بود
هیچی دیگه رفتم برای همیشه روی 30 تنظیم کردم، الانم خیلی خوبم، زندگی هم ادامه داره...
سایتای ایران اینجوری شده :
اول سایت تو رو میبره تو کانال تلگرامش
بعد ساعت مچی اصل برنده میشی
بعد همینجوری الکی یه اپ دانلود میشه
آخرم چیزی که میخوای تو سایت نیس:/
یه راننده که ی مسافر داشت با سرعت زیاد از چراغ قرمز رد میشه مسافر میگه عه اقا این چه کاریه راننده میگه بیخیال داداش عشقی باش دومین بارم از چراغ قر مز ردمیشه و میگه عشقی باش مشتی دفعه سوم پشت چراغ سبز وامیسته مسافر میگه اقا چرا ایستادی راننده میگه وایستیم شایدیه عشقی خواست رد بشه :|
بیل گیتس گفته دلیل موفقیتم اینه که تا حالا ساعت ۱۰ شبِ آمریکا رُ ندیدم! جالبه من تاحالا حتی اصلا آمریکا رُ هم ندیدم، ولی موفق نیستم :|
رفتم ماهی فروشی گفتم چی دارید گفت صید امروزمون یه مرداد ماهی مغرور بوده و یه دونه هم اردیبهشت ماهی مهربون :||
سرکلاس اندیشه اسلامی استاد گف حتی تو مولودی ها هم نباید شادی کرد و دست زد.یکی پرسید مگه دست زدن گناهه؟
از ته کلاس یکی پرسید دست زدن به چی؟ |||:
مامانم یه بار دویست تومن داده بود پای کرم دور چشم
بابام سی ثانیه یه بار بش میگفت هنوز چروک دارن که :||
سلام دوستان اقا این وسایل تو ازمایش گاه رو دیدین که شکل بدن انسان هستش و
اعضای بدن رو نشون میده؟ دیروز معلم علوم برای نشون دادن اعضای بدن انسان
یکی از همین هارو اورده بود بعد وقتی که خواست مهره های کمر رو نشون بده
پشتش رو اورد بعد همون موقع دو ست جلوییم (م.گ)وقتی اون جای پایین کمر رو
دید یه جیق بنفش کشید ...
یعنی قیافه معلم علوم دقیقا این شدo-O
حالا منو دوستامو میگی (بغل دستی و جلوییم)اصلا نمیتونیم ساکت شیم حالا
نیشگون از اینور و چشم غره از اون طرف یعنی به بدبختی خفه شدیم ^-^